ابوالخیر حماد بن عبدالله اقطع تیناتیاَبوالْخِیْرِ اَقْطَعِ تیناتی، حمّاد (یا عباد) بن عبدالله، از عرفای سده ۴ هجری قمری میباشد. ۱ - معرفیوی غلامی بوده در تینات که دهی است در نزدیکی مصیصه در کنار دریای شام. [۱]
سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۱۲۶، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدر آباد دکن، ۱۳۸۳ ق/۱۹۶۳م.
[۲]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۹۱۰.
[۳]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
اصل او از مغرب بوده، اما خود در تینات اقامت داشته است. [۵]
سلمی محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰ م.
[۶]
سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۱۲۷، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدر آباد دکن، ۱۳۸۳ ق/۱۹۶۳م.
[۷]
قشیری عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش معروف زریق وعلی عبدالحمید بلطه چی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
ذهبی [۸]
ذهبی محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۲، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرام بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
و صفدی [۹]
صفدی خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۴۴۵، به کوشش محمد حجیری، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
هم او را سیاه چهرهای از مغرب یاد کردهاند. وی مدتی در جبل لبنان میزیسته [۱۰]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۸، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۱۱]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۹۱۰.
[۱۲]
ذهبی محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۲، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرام بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
و روایت شده است که با حیوانات وحشی مانوس بوده است و در این باب کراماتی به او نسبت دادهاند. [۱۳]
سلمی محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰ م.
[۱۴]
ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، ج۱۰، ص۳۷۷ـ۳۷۸، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م.
[۱۵]
سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۱۲۷، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدر آباد دکن، ۱۳۸۳ ق/۱۹۶۳م.
[۱۶]
ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۹۳ـ۱۹۴.
[۱۷]
محمود بن عثمان، فرودس المرشدیه، ج۱، ص۸۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۸ ش.
۲ - وجه اشتهارابوالخیر از آن جهت به «اَقْطَع» شهرت یافته که یک دست وی بریده شده بود. سراج، سلمی و انصاری علت قطع دست وی را ذکر نکردهاند، لیکن منابع دیگر سبب آن را به صورتهای متفاوت آوردهاند. اغلب روایات چنان است که وی به سبب شکستن عهدی که با خداوند بسته بود، به اتهام دزدی دستگیر شد و پیش از آنکه او را بشناسند، دستش را بریدند. [۱۸]
ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، ج۱۰، ص۳۷۸، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م.
[۱۹]
ابن جوزی عبد الرحمن بن علی، المنتظم، ج۶، ص۳۷۷، حیدر آباد دکن، ۱۳۵۷ ق.
[۲۰]
ذهبی محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرام بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
[۲۱]
کلاباذی محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۱۵۶، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه باقی سرور، قاهره، ۱۳۸۰ ق/۱۹۶۰م.
[۲۲]
مستملی بخاری اسماعیل بن محمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۲۴۸، به کوشش محمد روشن، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۳]
عطار فریدالدین، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۵۴۸ـ۵۴۹، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ ش.
بعضی از منابع علت قطع دست او را بیماری «آکله» دانستهاند. [۲۴]
عطار فریدالدین، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۵۴۸ـ۵۴۹، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ ش.
هجویری از قطع پای او نیز به علت آکله سخن گفته است. [۲۵]
هجویری علی بن عثمان، کشف المحجوب، ج۱، ص۳۹۱، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش.
مولوی در مثنوی داستان قطع دست ابوالخیر را به نظم در آورده است. [۲۶]
مولوی جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، ج۱، ص۹۲ـ۹۹، به کوشش نیکلسون، تهران، ۱۳۶۳ش.
۳ - معیشت و خانوادهابوالخیر اقطع با آنکه یک دست داشته، از طریق زنبیلبافی روزگار میگذرانیده و بر کسی معلوم نبوده است که وی چگونه میتوانسته با یک دست چنین کاری بکند. [۲۷]
ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، ج۱۰، ص۳۷۷، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م.
[۲۸]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۸، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۲۹]
سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۱۲۷، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدر آباد دکن، ۱۳۸۳ ق/۱۹۶۳م.
[۳۰]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۹۱۰.
[۳۱]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
از خانواده او تنها نام فرزندش عیسی که وی نیز از صلحا بوده، به ما رسیده است. [۳۲]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۴۰۰، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۳۳]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۹۱۰.
[۳۴]
ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۹۳ـ۱۹۴.
[۳۵]
ذهبی محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرام بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
۴ - مصاحباناما از دوستان و مصاحبان وی اطلاع بیشتری داریم که از جمله آنها ابوعبدالله بن جلاء، ابوسلیمان خواص مغربی، ابوعثمان مغربی، جنید بغدادی، احمد بن حسین رازی، ابوالحسن سیروانی کهین را میتوان نام برد، حمزه علوی نیز نزد وی شاگردی کرده است. [۳۶]
سلمی محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰ م.
[۳۷]
ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، ج۱۰، ص۳۷۷، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م.
[۳۸]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۱۳۲، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۳۹]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۲۴۳، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۴۰]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۹، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۴۱]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۴۴۱، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۴۲]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۴۸۲، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۴۳]
ابن اثیر علی بن محمد، الکامل، ج۹، ص۳۷، بیروت، ۱۳۹۹ ق/۱۹۷۹م.
[۴۴]
ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۳۲۲، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ ق/۱۹۸۶م.
۵ - کرامات و فضایلبه ابوالخیر کرامات بسیار نسبت داده و او را مشرف بر احوال خواطر دانستهاند. [۴۶]
سلمی محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰ م.
[۴۷]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۸ـ۳۹۹، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۴۸]
قشیری عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۳۸، به کوشش معروف زریق وعلی عبدالحمید بلطه چی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۴۹]
ابن جوزی عبد الرحمن بن علی، صفه الصفوه، ج۴، ص۲۳۸ـ۲۸۵، به کوشش محموود فاخوری و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ ق/۱۹۸۶م.
[۵۰]
محمود بن عثمان، فرودس المرشدیه، ج۱، ص۸۳ـ۸۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۸ ش.
[۵۱]
یافعی عبدالله بن اسعد، روض، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۴۷، الریاحین فی حکایات الصالحین، به کوشش ابراهیم عبیدی مالکی، قبرس، مؤسسة عمادالدین.
[۵۲]
ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۹۱ـ۱۹۴.
[۵۳]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۴، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
همچنین در توکل دارای مقام بوده است [۵۴]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۹، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۵۵]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
و بزرگان صوفیه فضایل و کمالات او را ستودهاند. ۶ - وفاتسال وفات ابوالخیر دقیقاً معلوم نیست، ولی مسلماً بعد از ۳۴۰ ق بوده است. [۵۷]
ابن جوزی عبد الرحمن بن علی، صفه الصفوه، ج۴، ص۲۸۵، به کوشش محموود فاخوری و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ ق/۱۹۸۶م.
[۵۸]
ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، ج۱۰، ص۳۷۷، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م.
صاحبان تذکرهها و طبقات نیز به تفاوت وفات او را میان سالهای ۳۴۰ و ۳۵۰ قمری گفتهاند. [۵۹]
سلمی محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰ م.
[۶۰]
قشیری عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش معروف زریق وعلی عبدالحمید بلطه چی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۶۲]
ابن شاکر کتبی محمد عیون التواریخ، نسخة خطی موجود در کتابخانه احمد ثالث استانبول، ج۱۱، ص۳۸، شماره۲۹۲۲م.
[۶۳]
ذهبی محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرام بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
[۶۴]
صفدی خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۴۴۵، به کوشش محمد حجیری، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
[۶۶]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
۷ - محل دفناگر در مورد سال وفاتش اختلاف است، درباره عمر او و محل دفن او اختلافی نیست. گفتهاند که وی ۱۲۰ سال عمر کرد [۶۷]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۴۴۰، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۶۹]
ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۹۱.
و در قبرستان قرافه صغری در باب تربت مسلم السلمی، جنب مناره دیلمیه نزدیک قبر ذوالنون مصری دفن شد. [۷۰]
ابن ظهیره محمد بن محمد، الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۹۳.
[۷۱]
شعرانی عبدالوهاب بن احمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۹، قاهره، ۱۳۷۴ ق/۱۹۵۴ م.
[۷۲]
نبهانی یوسف ابن اسماعیل، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۴۵۳، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، بیروت، ۱۴۰۹ ق.
ابن ظهیره گوید که اهل مصر عقیده دارند که هر کس روزهای شنبه این قبر و قبور دیگر قبرستان قرافه را زیارت کند، دعایش مستجاب میگردد. [۷۳]
ابن ظهیره، محمد بن محمد، الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۹۳.
۸ - احوال و افکاراگرچه به ابوالخیر اثری نسبت داده نشده است، لیکن از اقوال و گفتار او میتوان به احوال و افکارش تا حدودی پی برد. او خود گرچه سفرهای طولانی کرده است، اما هر سفری را که جز برای غزو و جهاد یا زیارت کعبه بوده، نادرست دانسته و اظهار کرامات را نیز بدعت شمرده است. [۷۴]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۱، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۷۵]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
در نظر او هر کس که اعمال و احوال خود را ظاهر سازد، مُرائی (ریاکار) و مدعی است. [۷۶]
ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، ج۱۰، ص۳۷۷، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م.
[۷۷]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۱، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش.
[۷۸]
جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش.
[۷۹]
ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۹۱.
۹ - نقد صوفیانوی از صوفیان زمان خود بدان سبب که به تربیت مریدان توجه و اهتمام ندارند، انتقاد میکند و به یکی از معاصران خود مینویسد: «وِزرِ جهل درویشان بر شماست، زیرا که شما بر خویشتن مشغول شدید و از تربیت ایشان باز ماندید و ایشان در جهل بماندند» [۸۰]
قشیری، الرساله، ج۱، ص۵۰۳، ص۲۹۵، قشیری عبدالکریم بن هوازن، ترجمة رسالة قشیریه، به کوشش بدیع الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۶۱ ش.
[۸۱]
سراج طوسی عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش نیکلسون، لبدن، ۱۹۱۴ م.
[۸۲]
شعرانی عبدالوهاب بن احمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۹، قاهره، ۱۳۷۴ ق/۱۹۵۴ م.
همچنین از او نقل کردهاند که گفته است: «در دوزخ نگاه کردم، بیشترین دوزخیان مرقعداران و رکوعداران دیدم». [۸۳]
روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۲۳۲، به کوششهانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ ش/۱۹۸۱م.
۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر علی بن محمد، الکامل، بیروت، ۱۳۹۹ ق/۱۹۷۹م. (۲) ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، مصر، ۱۳۵۸ق. (۳) ابن جوزی عبد الرحمن بن علی، صفه الصفوه، به کوشش محموود فاخوری و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ ق/۱۹۸۶م. (۴) ابن جوزی عبد الرحمن بن علی، المنتظم، حیدر آباد دکن، ۱۳۵۷ ق. (۵) ابن شاکر کتبی محمد عیون التواریخ، نسخة خطی موجود در کتابخانه احمد ثالث استانبول، شماره۲۹۲۲م. (۶) ابن کثیر، البدایه والنهایه، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ ق/۱۹۸۶م. (۷) ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، حیله الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۷ ق/۱۹۳۸م. (۸) انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ ش. (۹) جامی عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۶۶ ش. (۱۰) ذهبی محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرام بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م. (۱۱) روزبهان بقلی، شرح شطحیات، به کوششهانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ ش/۱۹۸۱م. (۱۲) سراج طوسی عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسون، لبدن، ۱۹۱۴ م. (۱۳) سلمی محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰ م. (۱۴) سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدر آباد دکن، ۱۳۸۳ ق/۱۹۶۳م. (۱۵) سیوطی، حسن المحاضره، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ ق/۱۹۶۷م. (۱۶) شعرانی عبدالوهاب بن احمد، الطبقات الکبری، قاهره، ۱۳۷۴ ق/۱۹۵۴ م. (۱۷) صفدی خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش محمد حجیری، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م. (۱۸) عطار فریدالدین، تذکره الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ ش. (۱۹) قشیری عبدالکریم بن هوازن، ترجمة رسالة قشیریه، به کوشش بدیع الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۶۱ ش. (۲۰) قشیری عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق وعلی عبدالحمید بلطه چی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۲۱) کلاباذی محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه باقی سرور، قاهره، ۱۳۸۰ ق/۱۹۶۰م. (۲۲) محمود بن عثمان، صفرودس المرشدیه، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۸ ش. (۲۳) مستملی بخاری اسماعیل بن محمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، به کوشش محمد روشن، تهران، ۱۳۶۲ش. (۲۴) مولوی جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسون، تهران، ۱۳۶۳ش. (۲۵) نبهانی یوسف ابن اسماعیل، جامع کرامات الاولیاء، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، بیروت، ۱۴۰۹ ق. (۲۶) هجویری علی بن عثمان، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. (۲۷) یافعی عبدالله بن اسعد، روض، الریاحین فی حکایات الصالحین، به کوشش ابراهیم عبیدی مالکی، قبرس، مؤسسة عمادالدین. (۲۸) یاقوت حموی، معجم البلدان. (۲۹) ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء. (۳۰) ابن ظهیره، محمد بن محمد، الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهرة. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالخیر اقطع تیناتی»، ج۵، ص۲۱۴۶. |